من و دخترام
سلااااااااااااااااااااااااااامممممممممممممممم بر همگی
من بالاخره بعد سالها اومدمممممممممم
(فک کنم از زمستون نود و دو نتونستم بیام دیگه)
هر انچه گذشت تو این مدت رو نمیتونم کامل
بزارم اما مهمترین خاطره
و یکی دیگر از زیباترین روهای زندیگیمون .........
دختر من شد دخترای من..........
فاطمه من ابجی دار شد
و خدا یه فرشته دیگه تو دامنمون گذاشت
به نام زهرا خانوممممم
برای هر دو تون ارزوی هم نشینی
با خود حضرت فاطمه الزهرا رو دارمممممممم
دوستون دارمممممم عاشقانه
ادامه مطلب
در راه کرمان...
گردش خانوووووووووک
برف نود و دو
البته بعدش...
نازتو عشقه
کوثر نی نی دایی علی
روز دوازدهم بهمن نود و دو با ورود نازنینش
دل هممونو شاد کرد
خونه خاله فاطمه ......
گردش دهبکری......
ژست خفففففففففففففن
رفتیم جیرفت......عاشقتم نفس
عید نود وسه
و طبق معمول خوش سلیقگیه مامان ضحی نازی
و اینم یه خاطره خیلی غمناک
که حسابی همه رو نگران کرد
ضحی خانوم با شیطونیاش راهی بیمارستان شد
و الهی شکر که به خیر گذشت
البته تو شیطونیای این شکلی
به پای شما نمیرسن مامان
ضحی خانوم دوست داریم
تنت سلامت
گردش ماهان......
بدون شرح...
واینم تولد چهارسالگی نازنینم
تو کمبود امکانات کهنوج
انشالله همیشه سالم و شاد باشی
گردشای زیاد شما برای ورود ابجی
و ووووووووووووووووووووووووووووو
یکی دیگه از زیباترین و قشنگ ترین روز های عمرمون
تبریک هم به خودم هم به شما و بابای مهربونتون
روز نوزدهم مرداد سال هزار سیصدو نود و سه
دوست داریم زهرا خانوم
گردش های زیاد شما برای پس از ورود ابجی
دوستووووووووووووووووووووووووووووووووووون دارمممممممممممممم
فدااااااتوووووووووووووووون
بوووووس